به گزارش مشرق، جمعیت اسلامگرای الوفاق بحرین در خبری فوری که در صفحه رسمی خود در شبکه اجتماعی «توئیتر» منتشر کرد، نوشت: نظام بحرین شیخ «علی سلمان» دبیر کل جمعیت الوفاق را بازداشت و به دادستانی کل منتقل کرد.
بر اساس این گزارش، مأموران منامه به وکلای مدافع شیخ علی سلمان اعلام کردند که مقر تحقیقات جنائی را ترک کنند.
نیروهای امنیتی رژیم منامه ظهر شنبه (دیروز) با محاصره کردن منزل شیخ «علی سلمان» دبیر کل جمعیت اسلامگرای «الوفاق» احضاریه اداره آگاهی را به وی تحویل داده و از وی خواستند برای بازجویی رأس ساعت 10 صبح یکشنبه در دفتر شماره 99 ساختمان تحقیقات جنائی حضور پیدا کند. جمعیت الوفاق عصر دیروز با اعلام این خبر، احضار شیخ سلمان را اقدامی خطرناک و غیر قابل قبول خواند و تاکید کرد که نظام حاکم با اینگونه اقدامات ماجراجویانه سعی در فرار از بحران دارد.
ساعتی قبل از اعلام این خبر، منابع خبری بحرین از تحصن جمع کثیری از شهروندان این کشور در مقابل مقر جمعیت الوفاق خبر داده و تاکید کردند که بحرینیها در محکومیت اقدام منامه در احضار شیخ «علی از از طرفی دیگر هفت نهاد فرهنگی غیر دولتی سوئد با صدور بیانیهای احضار شیخ «علی سلمان» دبیر کل جمعیت «الوفاق» بحرین از سوی وزارت کشور را بیانگر ناکامی دولت انتصابی این کشور خوانده و تاکید کردند که این دولت طی 40 سال گذشته چیزی جز بحران، فساد و کاهش آزادیها به ارمغان نیاورده است.
نهادهای غیر دولتی سوئد با تاکید بر لزوم پرهیز از گزینههای امنیتی نظام بحرین و روی آوردن به گفتوگو و مذاکره جدی بین نظام و مخالفان، تاکید کردند: منامه چه در انتخابات و چه در سیاستهای عمومی خود از حمایتهای انگلیس و آمریکا استفاده میکند.
از طرف دیگر جمع بزرگی از مردم بحرین شنبهشب در اعتراض به احضار شیح علی سلمان و شیخ «علی الجد حفصی» تظاهرات کرده و با در دست داشتن پارچه نوشتههایی سیاستهای منامه را محکوم کردند. تظاهرات کنندگان همچنین عکسهای شیخ سلمان و شیخ الجدحفصی را در دست داشتند.
بر اساس این گزارش تظاهرات کنندگان بحرینی با هشدار نسبت رویکردهای نظام حاکم در هدف قرار دادن نمادهای دینی، منامه را مسئول اصلی پیامدهای این گونه اقدامات تحریک آمیز خوانده و تاکید کردند: پیامدهای هر گونه هدف قرار دادن رهبران دینی و سیاسی برای حکومت بحرین بسیار گران تمام خواهد شد و عواقب ناگواری در پی خواهد داشت.
شیخ علی سلمان کیست؟
«علی سلمان احمد» در سال 1965 میلادی، در روستای «البلاد القدیم» دیده به جهان گشود. خانه پدریاش بسان دیگر خانههای روستا ساده و فقیرانه بود، اما دو چیز هیچگاه از آن بیرون نرفته و حضور آن دو را می توانستی همواره در خانه لمس کنی؛ دو چیزی که غذای قلب و عقل و روح اعضای این خانه را تشکیل میداد: "دین" و "سیاست". او در این باره میگوید: از همان دوران کودکی با سیاست و دنیای آن آشنا شدم و بزودی سیاست، به بخشی از وجودم تبدیل شد که نمیتوانستم از آن جدا شوم.
درباره دوران کودکی و منطقهای که خانه پدری اش در آنجا قرار داشت، میگوید: «اینکه مشخص نبود، خانه ما تابع کدام بخش روستاست، این فرصت را به من داد تا در آن واحد در چند بخش باشم. در تیم بازی کنم و دو پیروزی به دست آورم و در آن واحد در بیش از یک بخش فعالیت کنم.» او اکنون با این تجربه، همزمان در چند زمین مختلف، توپ می زند!
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، صدای رادیو ایران همیشه در خانه پدری علی، به گوش میرسید و در آن فضا بود که شخصیت آرام و محبوب آن کودک شکل گرفت.
در سال 1982 میلادی، شیخ علی سلمان، در رشته ریاضیات، وارد دانشکده ریاض، پایتخت عربستان سعودی میشود. در آنجا نیز خوی آرام و میتن و محبوب و مورد احترام خود را از دست نمیدهد و هدایت تیمهای فوتبال دانشکده را تا سال 1985 میلادی برعهده میگیرد تا اینکه در این سال، شاهد وقوع آن تحول بزرگ در زندگیاش میشود. روز یازدهم محرم روستای الدَراز با اِعلام ممنوعیت خروج دستههای عزاداری در روستا از سوی رژیم آل خلیفه، روستا به محاصره نیروهای امنیتی در میآید. پیامدهای چنین تحولاتی سئوالات بسیاری در ذهن او ایجاد میکنند. این سوالات سلمان را واداشتند تا راه تحصیل علوم حوزوی را پیش گیرد و تحصیلات دانشگاهی خود را رها کند. شیخ در اینباره میگوید: برای این که دریابم خدا از من چه میخواهد، تصمیم گرفتم، تحصیلاتی را پیش گیرم که مرا به خواست و اراده خدا نزدیک کند، به همین دلیل تصمیم گرفتم، با علما و فقهایی ارتباط پیدا کنم که میدانند خدا از من چه چیز را میخواهد.
در حوزه نیز خوی و طبع آرام و کم صحبت خود را دارد. در حوزه قم، همه نوع تفکر و اندیشه و دیدگاه وجود دارد. تنوع و گوناگونی عقاید در حوزه اگرچه تا حدود زیادی سازنده بود اما در مواردی که احساس تفرق می کرد، برایش دردآور می شد. اینجاست که شیخ درمییابد، باید خوی آرام و کم صحبت خود را به کناری نهد و برای مصالحه و آشتی دادنها بطور جدی وارد عمل شود.
شیخ سلمان در سال 1992 میلادی پس از آنکه اجازه مییابد، به میهن بازمیگردد. ابتدا قصد نداشت، اقامتش در بحرین به درازا بکشد بلکه میخواست برای ادامه تحصیل دوباره به قم بازگردد اما خواست خدا و روند امور، سرنوشت دیگری را برای وی رقم زده بود. در آن سال شیخ «عیسی قاسم» تصمیم میگیرد، به قم سفر کند و همین موجب میگردد تا شیخ علی سلمان برای ادای نماز و خطابه در مسجد «الخواجه» و همچنین مسجد جامع «الدراز» به جانشینی شیخ قاسم انتخاب شود.
از آن تاریخ، سکوت، سکون و آرامشی در شیخ سلمان نمیبینی؛ تمام وجودش، تحرک و جنب و جوش است. با صدای گیرا و رسایش، بعد از هر نماز و در هر خطبهای، ظلم و بیداد آل خلیفه و آل سعود را فریاد میزند. گفتن از سیاست، برای او سخت نیست. چون هم با آن خو گرفته و بزرگ شده و هم سیاست ورزی دینی را راهی برای نزدیکی به باری تعالی میبیند.
صدایش پا را از منامه فراتر مینهد تا سراسر بحرین را فراگیرد. سپس از بحرین نیز گذر میکند تا مظلومیت ملت ستمدیده بحرین را در گوش جهانیان فریاد بزند.
بر اساس این گزارش، مأموران منامه به وکلای مدافع شیخ علی سلمان اعلام کردند که مقر تحقیقات جنائی را ترک کنند.
نیروهای امنیتی رژیم منامه ظهر شنبه (دیروز) با محاصره کردن منزل شیخ «علی سلمان» دبیر کل جمعیت اسلامگرای «الوفاق» احضاریه اداره آگاهی را به وی تحویل داده و از وی خواستند برای بازجویی رأس ساعت 10 صبح یکشنبه در دفتر شماره 99 ساختمان تحقیقات جنائی حضور پیدا کند. جمعیت الوفاق عصر دیروز با اعلام این خبر، احضار شیخ سلمان را اقدامی خطرناک و غیر قابل قبول خواند و تاکید کرد که نظام حاکم با اینگونه اقدامات ماجراجویانه سعی در فرار از بحران دارد.
ساعتی قبل از اعلام این خبر، منابع خبری بحرین از تحصن جمع کثیری از شهروندان این کشور در مقابل مقر جمعیت الوفاق خبر داده و تاکید کردند که بحرینیها در محکومیت اقدام منامه در احضار شیخ «علی از از طرفی دیگر هفت نهاد فرهنگی غیر دولتی سوئد با صدور بیانیهای احضار شیخ «علی سلمان» دبیر کل جمعیت «الوفاق» بحرین از سوی وزارت کشور را بیانگر ناکامی دولت انتصابی این کشور خوانده و تاکید کردند که این دولت طی 40 سال گذشته چیزی جز بحران، فساد و کاهش آزادیها به ارمغان نیاورده است.
نهادهای غیر دولتی سوئد با تاکید بر لزوم پرهیز از گزینههای امنیتی نظام بحرین و روی آوردن به گفتوگو و مذاکره جدی بین نظام و مخالفان، تاکید کردند: منامه چه در انتخابات و چه در سیاستهای عمومی خود از حمایتهای انگلیس و آمریکا استفاده میکند.
از طرف دیگر جمع بزرگی از مردم بحرین شنبهشب در اعتراض به احضار شیح علی سلمان و شیخ «علی الجد حفصی» تظاهرات کرده و با در دست داشتن پارچه نوشتههایی سیاستهای منامه را محکوم کردند. تظاهرات کنندگان همچنین عکسهای شیخ سلمان و شیخ الجدحفصی را در دست داشتند.
بر اساس این گزارش تظاهرات کنندگان بحرینی با هشدار نسبت رویکردهای نظام حاکم در هدف قرار دادن نمادهای دینی، منامه را مسئول اصلی پیامدهای این گونه اقدامات تحریک آمیز خوانده و تاکید کردند: پیامدهای هر گونه هدف قرار دادن رهبران دینی و سیاسی برای حکومت بحرین بسیار گران تمام خواهد شد و عواقب ناگواری در پی خواهد داشت.
شیخ علی سلمان کیست؟
«علی سلمان احمد» در سال 1965 میلادی، در روستای «البلاد القدیم» دیده به جهان گشود. خانه پدریاش بسان دیگر خانههای روستا ساده و فقیرانه بود، اما دو چیز هیچگاه از آن بیرون نرفته و حضور آن دو را می توانستی همواره در خانه لمس کنی؛ دو چیزی که غذای قلب و عقل و روح اعضای این خانه را تشکیل میداد: "دین" و "سیاست". او در این باره میگوید: از همان دوران کودکی با سیاست و دنیای آن آشنا شدم و بزودی سیاست، به بخشی از وجودم تبدیل شد که نمیتوانستم از آن جدا شوم.
درباره دوران کودکی و منطقهای که خانه پدری اش در آنجا قرار داشت، میگوید: «اینکه مشخص نبود، خانه ما تابع کدام بخش روستاست، این فرصت را به من داد تا در آن واحد در چند بخش باشم. در تیم بازی کنم و دو پیروزی به دست آورم و در آن واحد در بیش از یک بخش فعالیت کنم.» او اکنون با این تجربه، همزمان در چند زمین مختلف، توپ می زند!
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، صدای رادیو ایران همیشه در خانه پدری علی، به گوش میرسید و در آن فضا بود که شخصیت آرام و محبوب آن کودک شکل گرفت.
در سال 1982 میلادی، شیخ علی سلمان، در رشته ریاضیات، وارد دانشکده ریاض، پایتخت عربستان سعودی میشود. در آنجا نیز خوی آرام و میتن و محبوب و مورد احترام خود را از دست نمیدهد و هدایت تیمهای فوتبال دانشکده را تا سال 1985 میلادی برعهده میگیرد تا اینکه در این سال، شاهد وقوع آن تحول بزرگ در زندگیاش میشود. روز یازدهم محرم روستای الدَراز با اِعلام ممنوعیت خروج دستههای عزاداری در روستا از سوی رژیم آل خلیفه، روستا به محاصره نیروهای امنیتی در میآید. پیامدهای چنین تحولاتی سئوالات بسیاری در ذهن او ایجاد میکنند. این سوالات سلمان را واداشتند تا راه تحصیل علوم حوزوی را پیش گیرد و تحصیلات دانشگاهی خود را رها کند. شیخ در اینباره میگوید: برای این که دریابم خدا از من چه میخواهد، تصمیم گرفتم، تحصیلاتی را پیش گیرم که مرا به خواست و اراده خدا نزدیک کند، به همین دلیل تصمیم گرفتم، با علما و فقهایی ارتباط پیدا کنم که میدانند خدا از من چه چیز را میخواهد.
در حوزه نیز خوی و طبع آرام و کم صحبت خود را دارد. در حوزه قم، همه نوع تفکر و اندیشه و دیدگاه وجود دارد. تنوع و گوناگونی عقاید در حوزه اگرچه تا حدود زیادی سازنده بود اما در مواردی که احساس تفرق می کرد، برایش دردآور می شد. اینجاست که شیخ درمییابد، باید خوی آرام و کم صحبت خود را به کناری نهد و برای مصالحه و آشتی دادنها بطور جدی وارد عمل شود.
شیخ سلمان در سال 1992 میلادی پس از آنکه اجازه مییابد، به میهن بازمیگردد. ابتدا قصد نداشت، اقامتش در بحرین به درازا بکشد بلکه میخواست برای ادامه تحصیل دوباره به قم بازگردد اما خواست خدا و روند امور، سرنوشت دیگری را برای وی رقم زده بود. در آن سال شیخ «عیسی قاسم» تصمیم میگیرد، به قم سفر کند و همین موجب میگردد تا شیخ علی سلمان برای ادای نماز و خطابه در مسجد «الخواجه» و همچنین مسجد جامع «الدراز» به جانشینی شیخ قاسم انتخاب شود.
از آن تاریخ، سکوت، سکون و آرامشی در شیخ سلمان نمیبینی؛ تمام وجودش، تحرک و جنب و جوش است. با صدای گیرا و رسایش، بعد از هر نماز و در هر خطبهای، ظلم و بیداد آل خلیفه و آل سعود را فریاد میزند. گفتن از سیاست، برای او سخت نیست. چون هم با آن خو گرفته و بزرگ شده و هم سیاست ورزی دینی را راهی برای نزدیکی به باری تعالی میبیند.
صدایش پا را از منامه فراتر مینهد تا سراسر بحرین را فراگیرد. سپس از بحرین نیز گذر میکند تا مظلومیت ملت ستمدیده بحرین را در گوش جهانیان فریاد بزند.